در آخرین ماههای دولت دهم، ورامین یک قدم تا استان شدن فاصله دارد. طرحی که البته وزیر کشور آن را شایعه میداند اما نمایندگان مجلس میگویند تا اجرایی شدن فاصله زیادی ندارد.
به گزارش مجله مهر ورامین مدتهاست انتظار استان شدن را میکشد؛ انتظاری که اگر تا خردادماه آینده به پایان برسد ورامین را دومین استان جدید در کارنامه دولت دهم و سی و دومین استان کشور لقب خواهد داد.
سیدحسین نقوی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس میگوید که منطقه دشت ورامین در حال حاضر ظرفیت و استعداد استان به مرکزیت ورامین را دارد. این ظرفیت هم به لحاظ جغرافیایی فراهم است و هم به لحاظ جمعیتی و نیز ملاحظات سیاسی و امنیتی، چرا که این منطقه به کویر متصل است و آزادراههای بزرگی مثل آزادراه امام رضا (ع) و آزادراه قم- گرمسار از این خطه عبور میکند که متصل کننده شمال و جنوب کشور است.
استانی که نقوی از آن صحبت میکند، شامل شهرستانهای ورامین، پاکدشت، قرچک و پیشوا میشود، اما هفته گذشته، مصطفی محمد نجار، وزیر کشور در حاشیه جلسه هیاتدولت گفته بود جدا شدن ورامین از تهران و ایجاد استان خرداد شایعه است. جملهای که نقوی دیروز در خبرنگاران آن را رد کرد و گفت: «مجلس به دولت پیشنهاد داده و ظرفیتهای تشکیل استان در منطقه را هم به آنها ارائه کرده است. البته این ظرفیتها به استانداری هم ارائه شده. از برخی منابع هم در استانداری و هم در دولت پاسخهای مثبتی برای استان دریافت کردهایم. به ما اعلام کردهاند که کار مطالعاتی در این زمینه انجام میشود، این حد نهایی کار است که تاکنون انجام شده.»
چه زمانی یک استان تشکیل میشود؟
بر اساس قوانین تقسیمات کشوری، «وزارت کشور بنا به ضرورت میتواند با تصویب هیات وزیران با انتزاع و الحاق روستاها، بخشها یا شهرستانهای مجاور، استانها را تعدیل نماید مگر آنکه به تصویب مجلس شورای اسلامی، ایجاد استان جدید ضروری شناخته نشود.»
ماده 9قانون تقسیمات کشوری میگوید که استان جدید باید حداقل یک میلیون نفر جمعیت داشته باشد و مرکز استان یکی از شهرهای همان استان باشد که مناسب ترین کانون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، طبیعی و اجتماعی آن استان شناخته میشود.
ورامین و شهرهای اطرافش یعنی پاکدشت، قرچک و پیشوا این ویژگی را دارند و از سالها قبل درخواست استان شدن این منطقه به دولت ارائه شده بود. اما از زمانی که کرج و شهرهای اطراف آن به عنوان استان معرفی شد، این بحث خیلی جدیتر از گذشته سر زبانها افتاد تا نهایتا، در آخرین ماههای دولت دهم پیشنهاد استان شدن ورامین مورد مطالعه قرار گیرد.
حجت الاسلام سید محسن محمودی، امام جمعه موقت ورامین فشارهای سیاسی و اقتصادی مردم ورامین در تاریخ را دلیل این درخواست میداند و میگوید: ورامين به خاطر قيام خونين 15خرداد و دفاع از مرجعيت و ولايت بيش از 15 سال غضب و خشم رژيم طاغوت را به جان خريد و محروميتی وصف ناشدني داشت. آيا وقت آن نرسيده آن جفاها و ظلمهاي رژيم پهلوي را نظام اسلامي جبران كند و تا زماني كه اين منطقه تبديل به استان نشود اين ظلم جبران نميشود، به همان دليلي كه قم استان شد و به اين وسيله ظلم طاغوت به اين ديار تا حدودي جبران شد، ورامين هم بايد به استان تبديل شود.»
چرا «خرداد»؟
تقریبا از دو دهه قبل استانهای جدیدی که روی نقشه مشخص میشوند با بهانههای جغرافیایی و تاریخی شان در دوره معاصر نام میگیرند. خراسان وقتی به سه بخش تقسیم شد، بر اساس موقعیت جغرافیایی استان هایش «خراسان شمالی» و «خراسان جنوبی» نام گرفت و بخش سوم این منطقه به دلیل وجود حرم امام رضا (ع) خراسان رضوی نامیده شد. استان البرز هم به دلیل قرار گیری در دامنه بلندترین قله ایران این نام را گرفت و حالا استان خرداد قرار است به خاطر وقایعی که در خردادماه سال 1342 در ورامین اتفاق افتاد، «خرداد» نام بگیرد. در 15خرداد آن سال مردم ورامین در واکنش به دستگیری امام خمینی(ره) کفن پوش به سمت تهران حرکت کرده بودند که نیروهای نظامی آنها را به گلوله بستند.
نقوی میگوید: «تعیین نام دست ما نیست، یک کمیتهای در وزارت کشور وجود دارد که نام را تعیین میکند اما ما نام خرداد را برای استان پیشنهاد دادهایم، چون معتقدیم عامل وحدت این منطقه قیام 15 خرداد سال 1342 است که از بخش جوادآباد، پیشوا و ورامین آغاز شده و در قرچک رخ داده است.»
نقوی معتقد است «مردمی که به واسطه حرکت شجاعانه 15 خرداد 42 مورد بغض و خشم رژیم طاغوت واقع بودند امروز هم در محرومیت به سر میبرند» و استان شدن دشت ورامین میتواند نقطه شروعی بر محرومیت زدایی در این منطقه باشد.
استانهایی که شاید بعدها نامشان را بشنوید
به جز ورامین که در یک قدمی استان شدن قرار گرفته، چند شهر دیگر هم هستند که واجد شرایط استان شدن هستند و مردم شان این درخواست را به وزارت کشور ارائه کرده اند. اینها شاید استانهایی باشند که در دولتهای بعدی به رسمیت شناخته شوند:
استان کاشان
کاشان هم به دلیل جاذبههای گردشگری و زمینههای تاریخی، راهبردی، صنعتی، علمی و فرهنگی ای که دارد، درخواست جدایی از اصفهان و مستقل شدن را مطرح کرده است.
زمانی که قرار بود قم استان شود ، طرحی با نام استان قائمیه ارئه شد که در آن شهرستان های قم ، کاشان و ساوه تشکیل این استان را می دادند ، اما با مخالفت کاشی ها و ساوجی ها ، قم به تنهایی به استان ارتقاء یافت .
طرح استان شدن کاشان ، در دولت نهم کمی جدیتر از بقیه طرحها مطرح شده بود و احمدینژاد در سفری که دو سال قبل به این شهر داشت، از مردم خواست جمعیتشان را بیشتر کنند تا استان شوند. او گفته بود: «يک ايراد قانوني وجود دارد و آن بحث جمعيت است که البته سه راه وجود دارد. يک راه آن فقط دست شماست و راه ديگر آن دست مجلس است و راه ديگر آن نيز تلفيقي است. همفکري کنيد و يک راه پيدا کنيد... چه چيزي بهتر از اين که به جاي 300 هزار کاشاني انقلابي و مومن، يک ميليون کاشاني نجيب داشته باشيم؟» کاشان در حال حاضر فرمانداری ویژه دارد.
البته این استان می تواند با شهرستان های کاشان ، آران و بیدگل ، خور و بیابانک ، اردستان ، نطنز و نائین شکل بگیرد و استانی شود مناسب که بار سنگینی از اصفهان بکاهد.
استان خلیج فارس
پیشنهاد تشکیل استان خلیج فارس اما در اردیبهشت ماه 91 در مجلس مطرح شد. ولی اسماعیلی، عضو کمیسیون شوراها و سیاست داخلی مجلس خواسته بود در آﺳﺘﺎﻧﻪ روز ملی خلیج فارس اﺳﺘﺎن ﺗﻮرﯾﺴﺘﯽ ﻓﺮھﻨﮕﯽ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس که در بر گیرنده جزایر استان هرمزگان است تشکیل شود و مرکز آن ابوموسی باشد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، جزایر قشم و کیش و بنادر لاوان، لنگه، سیری، جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک از شهرهای این استان خواهند بود.
استان زاگرس
استان زاگرس هم ایده دیگری است که اهالی لرستان آن را مطرح کردهاند تا با مرکزیت بروجرد در شرق لرستان فعلی تشکیل شود. استانی که البته درباره نام آن اتفاق نظر زیادی وجود ندارد و به نامهای بوستان، بروجرد و لرستان شرقی هم از آن نام برده شدهاست.
طرح اولیه تشکیل این استان در سال ۱۳۷۵ و هنگام سفر رئیس جمهور وقت، آیت الله هاشمی رفسنجانی به بروجرد ارائه شد. 4سال بعدنمایندگان بروجرد، ملایر و نهاوند به وزارت کشور نامه ای رسمی نوشتند و خواستار تشکیل استانی جدید با مشارکت این سه شهرستان شدند.
در دومین دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی باز هم زمزمههای استقلال اداری بروجرد و تشکیل استان زاگرس مطرح شد و در نهایت در سال ۱۳۸۹، بعد از تشکیل استان البرز باز هم این بحث به مجلس آمد و این بار علاءالدین بروجردی و هادی مقدسی نمایندگان بروجرد در مجلس از رئیس جمهور تقاضای تاسیس استان زاگرس را مطرح کردند. درخواستی که البته تا الان مورد بررسی جدی قرار نگرفته است.
استان زاگرس اگر تشکیل شود به احتمال زیاد شامل شهرهای نهاوند، بروجرد، ملایر، دورود، ازنا و الیگودرز خواهد بود. یعنی قسمت هایی از استان لرستان و همدان.
استان بم
طرح این استان به وزارت کشور داده شده و در صورتی که بم استان شود، نواحی جنوبی و شرقی استان کرمان از آن جدا خواهد شد و استان بم را به مرکزیت شهر بم تشکیل خواهند داد. طرح تبدیل بم به استان را سال گذشته موسی غضنفرابادی، نماینده مردم بم در مجلس شورای اسلامی مطرح کرده و گفته بود: «چنانکه قصدی بر تقسیم استان کرمان وجود داشته باشد شرق استان کرمان با چهار شهرستان بم، ریگان، فهرج، و نرماشیر با توجه به زیر ساختهای موجود و جمعیت زیاد منطقه لازم به عنوان استان مستقل تحت استان بم لحاظ شود در غیر این صورت شاهد تنشهای شدیدی در منطقه خواهیم بود.»
البته به جز این، جنوب نشینان کرمان هم به مستقل شدن چشم دارند و در طرحی که به نام استان کرمان جنوبی ارائه کرده اند، خواستار تشکیل استانی شدهاند که مرکز آن جیرفت است.
استان جیرفت
طرح این استان سال های سال است که دنبال می شود. بسیاری از وزارت خانه ها در جنوب کرمان و در شهر جیرفت اداره کل ایجاد کرده اند تا خدمات رسانی به مردم جنوب کرمان بهتر شود و از نظر این وزارت خانه ها استان کرمان به دوقسمت شمالی و جنوبی تقسیم می شود. سازمان کشاورزی ، فرهنگ و ارشاد اسلامی ، راه و شهر سازی و ... نمونه هایی از این ادارات کل و وزارتخانه هاست.
در صورت شکل گیری این استان شهرستان های جیرفت ، روبار جنوب ، کهنوج ، قلعه گنج ، فاریاب ، منوجان ، عنبر آباد ، بافت و ارزوئیه در آن قرار می گیرند.
استان خوزستان شمالی
ایده این استان را اولین بار نماینده مردم دزفول در مجلس مطرح کرد. سید احمد آوایی گفته بود با توجه به این که دزفول دومین شهر پرجمعیت استان خوزستان است و جمعیت این شهر در کنار ایذه، شوش، شوشتر، مسجد سلیمان، اندیمشک، گتوند و لالی بیش از یک میلیون نفر میشود، میتواند مرکز استان خوزستان شمالی قرار گیرد.
استان سربداران
این نام استانی است که مدتهاست مردم سبزوار درخواست تشکیل آن را دارند. تقریبا از همان زمانی که استان خراسان به سه بخش شمالی، رضوی و جنوبی تقسیم شد و بازاریان سبزوار در اعتراض به طرح تقسیم خراسان مغازه هایشان را تعطیل کردند و به این اتفاق واکنش نشان دادند. با این حال جمعیت کم سبزوار و شهرستانهای اطرافش یکی از بزرگترین دلایل استان نشدن این منطقه بوده است.
سبزوار و بخش های تابعه آن که تازه به شهرستان ارتقا یافته اند مانند جوین ، داورزن ، جغتای و خوشاب و در آینده نزدیک ششتمد در این استان قرار می گیرند. جمعیت مجموعه سبزوار و شهرستان های اطرافش به حدود 450 هزار نفر می رسد.
البته سبزواری ها بسیار مایلند که نیشابور و فیروزه هم به این استان بپیوندند تا جمعیت شان به بالای یک میلیون برسد ، اما تلاش نیشابور ها برای ایجاد استان بینالود طرح سبزواری های را ناکام گذاشته است. سبزواری های گوشه چشمی یه شهرستان بردسکن هم دارند که به استان آنها ملحق شود.
سبزوار اولین شهرستان خراسان رضوی بود که به فرمانداری ویژه ارتقا یافت.
استان بینالود
نیشابور با تاریخ درخشان و عظیم خود ، در تقسیمات کشوری به جایگاهی بهتر از شهرستان با فرمانداری ویژه دست نیافته و حق خود می داند که به استان ارتقاء یابد.
اگرچه در میان شهرهای سه استان خراسان با 240 هزار نفر جمعیت دومین شهر بعد از مشهد است ، اما نتوانسته به استان ارتقاء یابد. در حوزه خود فقط شهرستان فیروزه را داراست اما چنانچه کاشمر و خلیل آباد هم به این استان پیشنهادی بپیوندند استانی با یک میلیون جمعیت شکل می گیرد. بخش های میان جلگه و زبرخان نیشابور نیز آماده ارتقاء به شهرستان هستند.
استان خراسان مرکزی
تربت حیدریه که سومین فرمانداری ویژه خراسان رضوی را بعد از سبزوار و نیشابور دریافت کرد ، اکنون با شهرستان های خواف ، رشتخوار ، مه ولات ، زاوه ، گناباد ، بجستان ، کاشمر ، خلیل آباد و بردسکن آماده ارتقاء به استانی جدید در جنوب خراسان رضوی است.
تربتی ها برخلاف نیشابوری ها و سبزواری ها ، چراغ خاموش در حال پیگیری ارتقاء خود هستند و از آنجا که د رحوزه خود رقیبی ندارند راحت ترند.
استان شاهرود
شاهرودیها هم مدتی است درخواست استان شدن دارند. کاظم جلالی نماینده دوره هشتم و نهم مجلس که طرح این استان را در مجلس هم پیشنهاد داد، معتقد است وسعت زیاد شهرستان شاهرود در مقایسه با استانهایی مثل گیلان، مازندران، تهران، قم و قزوین و همچنین موقعیت آن در اتصال شرق به غرب و شمال به جنوب کشور دلایل خوبی برای شکل گیری استان شاهرود هستند. ضمن این که جمعیت شاهرود از جمعیت شهر سمنان هم بیشتر است. اما جمعیت شهرستان شاهرود و شهرستان میامی و در صورت الحاق شهرستان دامغان به آن جمعیت شان بیشتر از 300 هزار نفر نمی شود. بر اساس سرشماری سال 1390 جمعیت استان سمنان حدود 550 هزار نفر است.
استان گلشن
اگر طرح شکل گیر استان گلشن مورد تایید قرار گیرد، شهرستانهای طبس از استان یزد، خور و بیابانک از استان اصفهان و بشرویه از استان خراسان جنوبی با یکدیگر یک استان جدید را تشکیل خواهند داد که مرکز آن شهر طبس خواهد بود. این طرح را اولین بار محمد کریم عابدی نماینده مردم طبس، فردوس، سرایان و بشرویه در مجلس مطرح کرد ولی هنوز به طور جدی به آن پرداخته نشده است.
البته جدایی طبس از استان یزد و پیوستن آن به خراسان جنوبی و تبدیل آن به فرمانداری ویژه د راسفند 91 قطعا طرح استان گلشن را مسکوت می کند. ضمن اینکه استان پیشنهادی 200 هزار نفر جمعیت خواهد داشت.
استان مازندران غربی
اگر قرار باشد استان مازندران غربی شکل بگیرد، باید شهرستان رودسر از استان گیلان به همراه شهرستانهای رامسر، تنکابن، عباس آباد، چالوس، نوشهر و نور و رویان از استان مازندران جدا شوند و با مرکزیت تنکابن این استان را تشکیل دهند. زمزمههای شکل گیری استان مازندران غربی اولین بار در همایش توسعه علمی غرب مازندران مطرح شد. دلیل ایجاد چنین استانی هم فاصله زیاد غرب مازندران تا مرکز استان و عدم رسیدگی مشکلات مردم منطقه در مرکز استان اعلام شده بود. با این حال، مخالفتهای معاونت سیاسی امنیتی استانداری مازندران مانع از به کرسی نشستن حرف نمایندگان این استان در مجلس شده است. تنکابن دارای فرمانداری ویژه است.
به جز این استان ها، طرح تشکیل استان کردستان شمالی به مرکزیت بوکان، استان لارستان به مرکزیت لار و استان تالش به مرکزیت آستارا هم تا به حال در مجلس مطرح شده که هنوز بررسی جدی روی آنها صورت نگرفته است.
همچنین شهرستان های مثل مراغه در استان آذربایجان شرقی ، مهاباد در آذربایجان غربی ، آبادان در خوزستان ، جهرم در استان فارس ، ایرانشهر در سیستان و بلوچستان و ساوه دراستان مرکزی هم خواهان ارتقاء به استان هستند.
البته می توان با تغییر رویه توزیع اعتبارات و بودجه و توسعه متوازن در سطح کشور عطش ارتقاء در تقسیمات کشوری را فرو نشاند. در آن صورت دهستان های خواهان ارتقا به بخش ، بخش ها خواهان ارتقاء به شهرستان و شهرستان ها به استان نخواهند بود و هزینه های گزاف ارتقاء در تقسیمات کشوری به دولت تحمیل نمیشود.